[ و از نوف بکالى روایت است که شبى امیر المؤمنین ( ع ) را دیدم از بستر خود برون آمده نگاهى به ستارگان انداخت و فرمود : نوف خفته‏اى یا دیده‏ات باز است ؟ گفتم دیده‏ام باز است . فرمود : ] نوف خوشا آنان که دل از این جهان گسستند و بدان جهان بستند . آنان مردمى‏اند که زمین را گستردنى خود گرفته‏اند و خاک آن را بستر . و آب آن را طیب . قرآن را به جانشان بسته دارند و دعا را ورد زبان . چون مسیح دنیا را از خود دور ساخته‏اند و نگاهى بدان نینداخته . نوف داود ( ع ) در چنین ساعت از شب برون شد و گفت این ساعتى است که بنده‏اى در آن دعا نکند جز که از او پذیرفته شود ، مگر آن که باج ستاند ، یا گزارش کار مردمان را به حاکم رساند ، یا خدمتگزار داروغه باشد ، یا عرطبه طنبور نوازد ، یا دارنده کوبه باشد و آن طبل است . [ و گفته‏اند عرطبه ، طبل است و کوبه ، طنبور . ] [نهج البلاغه]
لوگوی وبلاگ

صفحات اختصاصی
 
وبلاگ ها دانشجویی
آمار و اطلاعات

بازدید امروز :99
بازدید دیروز :38
کل بازدید :1739062
تعداد کل یاداشته ها : 150
04/4/21
6:4 ع

پدرش : امیرالمومنین على علیه السلام و مادرش : فاطمه زهرا (س ) و کنیه او: ابو عبدالله .
رسول خدا (ص ) درباره وى مى فرماید:
حسین منى و انا من حسین (حسین از من است و من از حسین )
از صفات برجسته آن حضرت : علم ، بخشش ، بزرگوارى ، فصاحت ، شجاعت ،تواضع ، حلم و...
با مرگ معاویه در سال 60، سیدالشهدا که فساد و بى لیاقتى یزید را مى دانست از بیعت با او امتناع کرد.
حسین علیه السلام براى نجات اسلام از سلطه یزید که به محو دین مى انجامید،راه جهاد و شهادت را پیش گرفت .
آن حضرت از مدینه به مکه هجرت کرده و پس از رسیدن نامه هاى کوفیان به دعوت از امام ، به سوى عراق حرکت مى کند.
پیمان شکنى کوفیان و شهادت نماینده حضرت (مسلم بن عقیل ) باعث مى گردد که سپاه حضرت در کربلا به محاصره سپاه کوفه در آید.
حسین علیه السلام در روز عاشورا پس از به شهادت رسیدن یارانش و جوانان بنى هاشم ، یکه و تنها به دشمن حمله ور گردید تا به شهادت رسید.
سن 57 سال


  
<   <<   11   12      
پیامهای عمومی ارسال شده
+ http://www.asratv.com/
+ http://asratv.com/
+ سلام
+ چند سالی هست اینجا نیومدم
+ بچه های قدیم کسی هست؟
+ سلام فکر کنم چند سال نیومدم اینجا دوباره سلام
+ *مشکلات هرچه که هست، بخشی از زندگی ات است که باید ان را سپری کرد و همه می دانند راه حل مشکلات هر چه باشد کاری نکردن، حسرت خوردن و غر زدن نیست.*
+ *آدم ها در خواب هستند بعضی یه جایی سرشان به سنگ می خوره بیداری می شوند بعضی وقتی سرشان به سنگ می خوره نه اینکه بیداری نمی شوند بلکه بیهوش می شوند اما همه وقتی مرگ برسد بیدار می شوند...*
+ ما آنقدر که درگیر خانواده این *مادر هما* هستیم، در گیر خودمان نیستیم. یکی ما رو نجات بده...:) :) :) جدید تو خانه دنبال این می گردم که مریم شون برای من نامه گذاشته یا نه :) :) :)
+ * خوشا مرغی که در کنج قفس با یاد صیادش چنان خرسند بنشیند که پندارند آزادش *